حکایت مسجد "انگار خورده ام" !

 حکایت مسجد "انگار خورده ام" ! 

شاید عجیبترین نام در جهان از آن این مسجد باشد !

و
همچنین عجیبترین داستان !

میدونین داستان این مسجد چیه ؟؟!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسجد "انگار خورده ام" در ترکیه کنونی واقع میباشد .
مسجد جامع کوچکی در منطقه فاتح ، شهر استامبول .

اسم این مسجد در لغت ترکی "صانكی یدم" و در ترجمه عربی: كأننی أكلت میباشد .

پشت این اسم عجیب داستانی عبرت آموز و زیبا از مردان خدا نهفته !

"أورخان محمد علی" در کتابش (روائع من التاریخ العثمانی) قصه این مسجد را چنین نقل میکند ،،، در منطقه فاتح مردی پرهیزگار و خداترس میزیست که نامش خیر الدین افندی بود ، مرد داستان ما هرگاه در بازار راه میرفت و طمع گوشتی لذیذ یا نوعی از خوراکی میکرد ، قیمت آن خوراکی را در صندوقی در خانه اش قرار میداد و میگفت : صانکی یدم (انگار خورده ام ) !!!
سالهایی به همین منوال گذشت و خیرالدین پولهایش را جمع کرد و از لذایذ چشم پوشی نمود و روزها و شبهایش را در طاعت و ورع و خوف و رجا نسبت به پروردگار گذراند و برای آرزویش تلاش میکرد !

پولها نیز در صندوق هر روز به مقدار اندکی اضافه میگردید ، تا آنکه
خیر الدین به آرزویش رسید !!!

درب صندوق را گشود و توانست با پولهای اندکش مسجدی کوچک در محله اش بنا نهد !
از زمانی که مردم به راز این مرد فقیر پی بردند و داستان چگونگی بنایی مسجد را شنیدند این مسجد به نام صانکی یدم معروف گشت !!!


اینچنین مسلمانان پیش از ما اهداف را مشخص میکردند و برای محقق شدنش از همه چیز خود میگذشتند ،
بی شک او شنیده بود که رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید :
من بنى لله بیتا، بنى الله له بیتا فی الجنة.

هــــــر کـــــس مسجدی بنا نهد ،،، خداوند برایش در بهشت خانه ای بنا میکند .

خدا رحمتش کنه .
آمین